01 ارديبهشت 1403
RSSFacebookTwitterLinkedinDiggYahooDelicious
یکشنبه, 30 دی 1397 ساعت 14:32

بهرام سبحانی: ایمیدرو متولی سیاست‌های راهبردی معدن و صنایع معدنی در چارچوب طرح جامع است

n00042903-tنقش ایمیدرو در توسعه بخش معدن و صنایع معدنی موضوعی است که اکنون پس از قریب دو دهه از تاسیس این سازمان به منظور بهبود وضع معدن می‌توان مورد بررسی قرار داد؛ اگرچه پرداختن به بخش معدن در کشور ما از طول عمری طولانی برخوردار است اما درست از سال 81 که سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایجاد شد این انتظار به وجود آمد که باید تحولی شگرف در بخش معدن ایجاد شود؛ در حقیقت پرداختن به بخش معدن به منظور کاهش وابستگی اقتصادی به نفت از اهمیت والاتری برخوردار می‌شد، با این وجود پای صحبت‌های اهل معدن که می‌نشینی به نظر می‌رسد آن چنان که هجده سال پیش برنامه‌ریزان ایمیدرو در نظر داشته‌اند، این سازمان همچنان موفق به میزان رضایت بخشی به توسعه بخش معدن نپرداخته است.
دکتر بهرام سبحانی که از مدیران و فعالان حوزه صنایع معدنی است در کارنامه فعالیت خود مسوولیت‌های متعددی از جمله رییس هیات مدیره و مدیرعامل ذوب آهن اصفهان، رییس هیات مدیره کاراوران صنعت خاورمیانه، هلدینگ معدنی و صنایع معدنی خاورمیانه (میدکو)، مدیرعامل شرکت فولاد سیرجان ایرانیان، عضو هیات مدیره پالایشگاه قطران زغالسنگ، رییس شورای عالی تحقیقات ذوب آهن اصفهان، قایم مقام مدیر عامل و معاونت بهره برداری ذوب آهن اصفهان، معاونت طرح و برنامه ذوب آهن اصفهان، رییس هیات مدیره و مدیرعامل فولاد خراسان، عضو هیات مدیره صنایع آهن و فولاد توس، نایب رییس هیات مدیره و مدیرعامل فولاد مبارکه را داشته است. این سابقه و تجارب طولانی او را در بخش معدن و صنایع معدنی به مدیری شناخته شده و صاحب‌نظر تبدیل کرده است؛ در این گفت‌وگو نظر ایشان را در خصوص عملکرد 18 ساله ایمیدرو جویا شدیم که شرح این گفت‌وگو در ادامه می‌آید:

ارزیابی شما از عملکرد ایمیدرو در 18 سال دوران تاسیس چیست؟
ایمیدرو به عنوان یک سازمان توسعه‌ای در سال 1381 تاسیس شد. همان طور که از اسم ایمیدرو پیداست این سازمان باید در توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران گام بردارد و واحدهای معدنی و صنایع معدنی جدیدی ایجاد کند و همچنین واحدهایی را که از پیش در اختیار داشته به بخش خصوصی واگذار کند.
بر اساس چارچوب اصل 44 قانون اساسی، ایمیدرو واحدهای خود را به بخش خصوصی واگذارکرده اما این واگذاری‌ها فارغ از این بوده که آیا خصوصی سازی خوب اجرا شده یا خیر؟ و البته متولی این واگذاری‌ها هم ایمیدرو نبوده بلکه سازمان خصوصی سازی مسوولیت آن را بر عهده داشته (زیرا هر واحدی که قرار است از دولت به بخش خصوصی واگذار شود، سازمان خصوصی سازی وارد عمل می‌شود و مراحل واگذاری آن را در دست می‌گیرد) واحدهای اصلی زیرمجموعه ایمیدرو مانند فولاد هرمزگان، فولاد مبارکه، ذوب آهن اصفهان هم در این مدت واگذار شده و البته همه از دیدگاه مالکیتی از ایمیدرو به بخش خصوصی منتقل شده است. بنابراین می‌توان گفت ایمیدرو در این بخش مسوولیتی را که در صنایع معدنی بر عهده داشته انجام داده است اما در واگذاری بخش معادن، اتفاق خاصی را شاهد نبوده‌ایم. معادن گل گهر و چادرملو که پیشتر از اینها به بخش خصوصی واگذار شده بودند، معدن بافق به صندوق بازنشستگی فولاد واگذار شده بود ولی معدن سنگان که همچنان در مالکیت ایمیدرو می‌باشد واگذار نشده است گرچه منظور من از واگذاری صرفا انتقال مالکیت نیست بلکه معدن می‌تواند همچنان در مالکیت ایمیدرو باقی بماند اما استخراج و بهره برداری از آن به بخش خصوصی واگذار شود، لذا ایمیدرو معادن بزرگ و کوچکی را که در اختیار دارد، برای واگذاری باید برنامه‌ریزی کند تا بخش خصوصی بتواند در آنها سرمایه‌گذاری کند و به تولید برساند.
در بخش توسعه، ایمیدرو 8 طرح استانی را شروع کرد که تصمیم اشتباه بود و موفقیت آمیز نبود. طرح‌های توسعه‌ای فولاد باید با مطالعه و در ظرفیت و مناطق اقتصادی ایجاد شود. بنا به مقتضیات آن زمان طرح‌های هشت گانه استانی در مناطقی شروع شد که مشکلات زیادی داشتند و خود ایمیدرو در تکمیل و واگذاری این طرح‌ها به دلیل اینکه شرایط مطلوبی نداشتند، موفق نبود. طبیعتا بخش خصوصی که می‌توانست خریدار این طرح‌ها باشد، برای ورود با محدودیت روبه‌رو بود. نهایتا ایمیدرو در ادامه اجرای این هشت طرح به صورت مشارکتی با بخش خصوصی اقدام نمود که در نهایت رضایت بخش نبود. این طرح‌ها باید تا به امروز به بهره برداری می‌رسید اما به غیر از واحد احیای مستقیم که در بعضی از طرح‌های هشت گانه راه اندازی شده، به دلیل مشکلاتی که طرح‌های فولادسازی‌ با آن روبه‌رو بودند این طرح‌ها به سرانجام نرسید؛ از جمله دلایل دیگر به سرانجام نرسیدن طرح‌ها این بود که ایمیدرو منابع مالی کافی برای تکمیل آنها در اختیار نداشت و از ابتدا تصور بر این بود که می‌تواند از خصوصی سازی واحدهایی را که تحت مالکیت دارد تامین منابع کند و با تزریق نقدینگی به این طرح‌ها فرآیند توسعه و تکمیل را طی کند تا آنها را نیز پس از تکمیل به بخش خصوصی واگذار نماید، اما در واقع چنین چیزی اتفاق نیفتاد؛ منابع حاصل از فروش طرح‌ها در اختیار ایمیدرو قرار نگرفت و در نقدینگی برای اتمام پروژه‌ها به مشکل برخورد و این ماهیت هر پروژه‌ای است که اگر در زمان خود اجرا نشود در ادامه به مشکل بر خورد می‌کند و حتی از توجیه خارج می‌شود.
ایمیدرو از نظر شما تا چه میزان در راستای تحقق اهداف اولیه خود حرکت کرده و موفق بوده است؟
به نظر من ایمیدرو باید وارد بحث سیاست‌گذاری شود. در بحث توازن زنجیره تولید فولاد، از سنگ آهن تا محصول نهایی باید ببیند کجا نیاز به سرمایه‌گذاری و کدام سرمایه‌گذاری نیاز به تقویت دارد و به عنوان یک سیاست‌گذار در بخش معدن و صنایع معدنی، سکان هدایت واحدها لازم است که در دست ایمیدرو باشد. باید بیشترین تمرکز این سازمان بر روی طرح جامع زنجیره فولاد قرار بگیرد حتی اگر قرار است توسط بخش خصوصی اجرا شود، نیاز است که در راستای طرح جامع باشد و از آن انحراف نداشته باشد تا به اهدافی که در طرح جامع و اهداف سند چشم‌انداز 1404تعریف شده، دست پیدا کند.
به نظر شما تا پایان سال 1404 به ظرفیت تولید 55 میلیون تن فولاد می‌رسیم؟
به نظر من امکان رسیدن به این ظرفیت خیلی کم است چرا که تنها 6 سال تا تکمیل این فرآیند زمانی باقی مانده و خیلی بعید است در این مدت کوتاه تولید فولاد ما به ظرفیت 55 میلیون تن برسد. باید توجه کنیم که مبانی و مفروضات تعیین 55 میلیون تن از جمله نرخ رشد اقتصادی و به تبع آن افزایش مصرف سرانه فولاد محقق نشده و لذا تجدید نظر در ظرفیت اعلام شده قبلی ضروریست. از طرف دیگر کارهای زیربنایی زیادی نیاز است که در این راستا انجام گیرد، حتی اگر این ظرفیت قابلیت اجرایی شدن داشته باشد باید زیرساخت‌های لازم فراهم شود که برنامه‌ریزی و پیشنهادات برای تامین برق، آب، گاز و جاده بر عهده ایمیدرو و اجرای آن بر عهده دستگاه‌های اجرایی مربوطه است.
چالش‌ها و اولویت‌های اصلی ایمیدرو برای نقش آفرینی هرچه بهتر در رشد و توسعه بخش معدن در طول این 18 سال چه بوده است؟
تا زمانی که مالکیت معادن و فولادها دولتی بود تمام معدن و صنایع معدنی یکپارچه تحت مالکیت و مدیریت ایمیدرو بود حقیقتا امکان برنامه‌ریزی به صورت متمرکز وجود داشت، این امکان فراهم بود که مواد اولیه صنایع پایین دستی به خوبی توزیع شود تا هر واحد معدنی بخشی از محصول مورد نیاز را برای واحدهای فولادی تولید کند، چالش اصلی ایمیدرو و واحدهای خصوصی شده زمانی شروع شد که واحدها به بخش خصوصی واگذار شدند و دیگر امکان مدیریت متمرکز از این سازمان گرفته شد. این عدم تمرکز مدیریتی، مشکلاتی همچون عدم توازن در زنجیره تولید فولاد را هم به وجود آورد.
لذا فارغ از نوع مالکیت که خصوصی باشد یا دولتی، مدیریت و سیاست‌های راهبردی مجموعه معدن و صنایع معدنی در چارچوب طرح جامع باید بر عهده ایمیدرو باشد، مالکیت واحدها دیگر در دست ایمیدرو نیست، در برخی جاها مثل ذوب آهن و فولاد خوزستان ایمیدرو هیچ مالکیتی ندارد و در شرکت‌هایی که همچنان مالکیتی در اختیار ایمیدروست این میزان کمتر از 20 درصد است اما باید هدایت سکان معدن و صنایع معدنی به صورت متمرکز با ایمیدرو باشد تا به بیراهه نروند.
به اعتقاد کارشناسان، یکی از مشکلات سال‌های گذشته، برخی ناهماهنگی‌ها و تداخل یا موازی کاری بین ماموریت‌ها و فعالیت‌های معاونت امور معدنی وزارتخانه و ایمیدرو بوده است. نظر شما در این خصوص چیست؟
تداخل کاری بین این دو مجموعه وجود دارد و نمی‌توان آن را انکار کرد، لذا وظیفه وزیر صنعت، معدن و تجارت است که به صورت شفاف مسوولیت و اختیارات هرکدام از معاونت‌ها را تعیین کند، همچنین از دید بیرونی هم نیاز است که مشخص باشد ارباب رجوع چه در بخش معدن و چه در بخش صنایع معدنی در رابطه با کار خود به کدام یک از این دو معاونت باید مراجعه کند. برای اینکه هر دو معاونت بتوانند فعالیت خود را ادامه دهند باید حوزه فعالیت و کار آنها به صورت شفاف مشخص باشد تا هم شبهات مسوولیتی در داخل معاونت‌ها رفع شود و هم شرکت‌هایی که با وزرات صنعت، معدن و تجارت کار می‌کنند آگاهی داشته باشند که به صورت دقیق با کدام یکی از این معاونت‌ها سر و کار دارند.
پیشنهادهای شما در راستای بهبود عملکرد این سازمان چیست؟
ایمیدرو باید بیشتر در بحث سیاست‌گذاری ورود پیدا کند و از بنگاه داری پرهیز کند. همچنین به عنوان یک سازمان توسعه‌ای باید نقشه راه توسعه معادن و صنایع معدنی را در چارچوب طرح جامع هدایت کند. اگر قرار است ایمیدرو خود سرمایه‌گذار باشد باید در چارچوب نقشه راه حرکت کند و اگر قرار است بخش خصوصی سرمایه‌گذار باشد، باید این سرمایه گذاری در چارچوب سیاست‌های کلی ایمیدرو انجام گیرد تا قابل مدیریت باشد.