کاوه دبیر سندیکای لوله و پروفیل ایران: سازوکار بورس کالا مبتنی بر معاملات اوراق باشد نه کالای فیزیکی
اگرچه حضور محصولات معدنی و فولادی از دید بسیاری از کارشناسان امری مثبت و در جهت شفاف سازی معاملات بوده است اما در عین حال عدهای معامله این محصولات را به دلیل باقی بودن نرخهای دستوری و گاهی رانت بازی میان عدهای از فروشندگان کالا ناکارآمد تلقی میکنند؛ انتقادهایی که پیش از این به صورت غیررسمی در خصوص عملکرد بورس کالا مطرح بود، مبنی بر این انتقاد بود که سازوکار بورس کالا برای معامله برخی محصولات فولادی به گونهای است که عرضهکنندگان میتوانند در قیمتهای حاضر در بورس اعمال نفوذ کنند. پیشتر از جمله مزایای بورس کالا بر این نکته تاکید میشد که خریدار داخلی و خارجی امکان دستیابی یکسان به محصولات را دارد، اما در شرایط فعلی و وجود تحریمها کمتر خریدار خارجی حاضر به ورود به بورس کالا میشود، این بدان مفهوم است که عملا امکان صادرات از مسیر بورس کالا با چالشهای فراوانی نسبت به قبل روبرو شده است. اگرچه موافقان بر این باورند که با ورود کالاهای تولید داخل به بورس امکان قیمت گذاری دستوری از بین رفته و حذف دلالان نوسان قیمتها را از بین برده است اما در گفتوگوی ماهنامه جهان معدن با دبیر سندیکای لوله و پروفیل ایران او بر این نکته تاکید دارد که اساسا سازوکار راهاندازی بورس کالا در ایران مشابه خارجی نداشته و معاملات فیزیکی کالا در دیگر بورسهای کالایی دنیا انجام نمیگیرد و بیشتر معاملات به صورت اوراق و آتی انجام میشود. اگرچه کارشناسان بر این باورند که امروزه قیمت بسیاری از محصولات استراتژیک از طریق معاملات بورسی به سراسر دنیا مخابره میشود و همین شکل معاملات مزایای فراوانی برای کشورهای دارای بورس مرجع دارد، با این وجود مهندس امیرحسین کاوه دبیر سندیکای لوله و پروفیل در این گفتوگو با اشاره به نوسانات قیمت ارز و تاثیر آن بر معاملات بورس کالا بر این باور است که سازوکار فعلی کارکرد اصلی بورس کالای ایران را زیر سوال برده است. شرح این گفتوگو در پی میآید:
دیدگاه شما درباره طرح برخی مباحث در رابطه با خروج محصولات فلزی و معدنی از بورس کالا و معامله در خارج از بورس کالا چیست؟
این نکته زمانی قابل توجه میشود که بدانیم در هیچ کجای دنیا در حال حاضر هیچ بورسی وجود ندارد که کالای فیزیکی در آن مورد معامله قرار گیرد و کشورهایی هم که 30 سال اقدام به راهاندازی سازوکاری مشابه کردند به اشتباه خود پی بردهاند و بیشتر به معاملات اوراق و آتی میپردازند. در حقیقت چنین سازوکاری در اصل یک انحراف بوده است که معاملات فیزیکی مثل فولاد و زعفران و .. را هم به آن وارد کردهاند. مشابه بورس کالای ایران را در هیچ کجای دنیا شاهد نیستیم و این یک کار ساختگی و بی برنامه بوده است. هیچ گاه مواد اولیه که بایستی در هر کشوری دارای ثبات قیمتی باشد در بورس کالا عرضه نمیشود که هر هفته بدون سقف مجاز رقابت، نوسان قیمت داشته باشد، این یعنی تولیدکننده هرگز نمیتواند برنامهریزی خاص خود را برای فروش و تولید داشته باشد چرا که قیمتها هر هفته تغییر میکند و چنین فرآیندی پروسه تولید را در میان تولیدکنندگان با مشکل مواجه میکند، به خصوص که ما با نوسانات شدید ارزی مواجه هستیم و مبنای قیمت گذاری بورس کالا را دلار قرار دادهاند و این نوسانات در تبدیل دلار به ريال و به تبع آن بر روی سازوکار بورس اثرگذار خواهد بود؛ لذا بهتر است بورس به کارکرد اصلی خود بازگردد و از اختراع روشهای معاملهای که همانندی برای آنها در دنیا وجود ندارد و یا پیشتر وجود داشته و اکنون منسوخ شده دست بردارد. ما باید بدانیم که با طرحهای روی کاغذ نمیتوانیم اقتصاد کشور را بر هم بزنیم. بورس در دنیا تعریف خاص خود را دارد و هیچ کالای انحصاری در بورس عرضه نمیشود. پس بهتر است مواد اولیه (فولاد، مس، آلومینیوم و ...) بر اساس قیمت تمام شده نهادههای ریالی و سود معقول بدون وجود انحصار بر اساس مکانیزم واقعی بازار آزاد تعیین قیمت شوند.
پس به نظر شما عرضه محصولات در بورس کالا هیچ مزیتی نداشته است؟
بورس کالا برای عرضه کنندگان کوچک که تولیدات و کالای خود را با قیمتهای بالاتر بفروشند و یک نقاب قانونمداری هم داشته باشد عملکرد مثبت دارد اما برای اقتصاد کشور و مردم مفید نبوده و نیست و حتی چنین راهکاری بر اساس تعریف بورسها و اقتصاد آزاد هم شکل گرفته نشده و بیشتر شبیه یک کار ساختگی بوده است.
پیامدهای مثبت و منفی معاملات محصولات صنعتی در بورس کالا به نظر شما چیست؟
پیامد مثبت معامله در بورس این است که روند گرانی و ارزانی بازار را میتوان در آن به نمایش گذاشت یعنی بحث کشف قیمتگذاری در بورس کالا معلوم است و ربطی به بازار ندارد، اما به اجبار از آن تبعیت میشود چرا که فروشنده قیمتی را در بورس کالا کشف میکند و این تبدیل به سندی میشود که با همان قیمت در بازار به فروش برسد، به قول معروف این یک بستر فروش به میل خود است.
اگرچه این نکته هم قابل تامل است که آمار و ارقام موجود در بورس به خودی خود کارآمد نیست و تنها ارایه تحلیلی از این آمار و ارقام است که میتواند آن را قابل استفاده کند یعنی در بورسی که انحصاری هست این موضوع بیان شود، به این مفهوم که میزان عرضه به اختیار عرضه کننده باشد، سقف رقابتها باز باشد، و عرضه و تقاضا در بورس قابل کنترل باشد. وقتی تقاضا و عرضه در بازار تحت کنترل است چگونه مکانیزم عرضه و تقاضای واقعی و معتبری وجود خواهد داشت. وقتی میزان تقاضا و عرضه دارای محدودیت باشد چگونه مکانیزم عرضه و تقاضا که پایه بورس است میتواند تعیین قیمت معتبری باشد.