10 فروردين 1403
RSSFacebookTwitterLinkedinDiggYahooDelicious
سه شنبه, 12 شهریور 1398 ساعت 16:49

فولاد خرمشهر از کلنگ زنی تا فراموشی

bahman-armanپس از پایان جنگ، بازسازی ویرانه‌های ناشی از جنگ در خوزستان بر عهده دولت سازندگی قرار گرفت. طرح‌های بزرگی مانند تبدیل جاده آبادان-اهواز به بزرگراه، آغاز طرح توسعه نیشکر و صنایع جانبی و بازسازی واحدهای کشت و صنعت هفت تپه و کارون که در اثر جنگ مورد بمباران قرار گرفته بودند و همچنین آغاز فعالیت فولاد خوزستان و نیز بازسازی پالایشگاه آبادان بارقه‌های امیدی را در مردم استان به وجود آورده بود؛ ولی متاسفانه در اثر کم کاری‌های وزارت نفت، مساله به ظرفیت رساندن پالایشگاه نفت آبادان که پیش از جنگ بزرگ‌ترین پالایشگاه جهان بود عملا مختومه اعلام شد و آنچه که از پالایشگاه آبادان باقی مانده پالایشگاهی است که عملا فرآورده‌های نفتی تولید نمی‌کند و عمده محصولات آن تبدیل به نفت کوره می‌شود که قیمتی حتی پایین‌تر از نفت خام دارد.

در همین راستا و به منظور محرومیت زدایی به ویژه از منطقه خرمشهر که همچنان به شکل ویرانه باقی مانده و نیاز واحدهای غرب کارون شامل فولاد کاویان، نورد و لوله اهواز و همچنین گروه ملی فولاد که متاسفانه هنوز پس از گذشت بیش از 30 سال از پایان جنگ همچنان با مشکلات ناشی از سوء و ضعف مدیریت، خصوصی سازی‌های بدون پایه و مبنا و همچنین عدم دسترسی به مواد اولیه مورد نیاز در بحران هستند تصمیم بر این گرفته شد که در 30 کیلومتری شمال خرمشهر یک کارخانه فولاد سازی به ظرفیت 2 میلیون تن در سال برای تولید شمش مورد نیاز واحدهای فولادسازی که از آنها نام برده شد ساخته شود.
به همین منظور زمینی به مساحت 1400 هکتار از سوی سازمان منابع طبیعی در اختیار قرار گرفت و این منطقه که پر از سنگرهای سربازان عراقی و مین گذاری شده بود، توسط نیروهای سپاه پاسداران و ارتش مین روبی شد و از آنجایی که راه آهن از میان این زمین می‌گذرد و دارای ایستگاه پمپاژ آب برای برداشت آب در رودخانه کارون، برای ایجاد صنعت آب بری همچون فولاد مناسب تشخیص داده شد؛ منطقه به طور کامل حصار کشی شد و ایستگاه پمپاژ آب مورد تعمیر قرار گرفت و در همین مدت هم نیروگاه خرمشهر با توجیه تامین برق مورد نیاز این مجتمع فولادسازی در دستور کار قرار گرفت که در حال حاضر به بهره‌برداری رسیده و از آنجایی که مجتمع فولاد خرمشهر ساخته نشده برق تولیدی آن به عراق صادر می‌شود.
با پیگیری‌هایی که توسط مقامات استان در آن زمان انجام گرفت در یکی از سفرهای استانی دولت دهم توسط آقای میرکاظمی وزیر وقت بازرگانی، کلنگ احداث این مجتمع به زمین زده شد ولی کارهای اجرایی شامل برگزاری مناقصه بین‌المللی، تهیه اسناد مناقصه و سایر کارهای دیگر هم توسط مشاور اتریشی INTECO تهیه شد و حتی مناقصه خرید ماشین آلات و تجهیزات آن با نظارت شرکت مهندس مشاور انگلیسی MC LENNON انجام گرفته بود که این مساله با توجه به بازگشت تحریم‌ها و تغییر مدیریت‌هایی که در سطح استان انجام گرفت به حالت نیمه تمام به حال خود رها شد.
با توجه به ضرورت استفاده از این زمین و امکانات فراوان زیربنایی که وجود دارد مثل آب به میزان 1230 لیتر در ثانیه، تامین برق به میزان 200 مگاوات و همچنین توافق‌نامه امضا شده بین استانداری خوزستان و شرکت ملی گاز ایران برای تامین 70 هزار متر مکعب گاز در ساعت، این پروژه در زمان مدیریت پیشین سازمان صنعت، معدن و تجارت خوزستان، در دستور کار قرار گرفت و مکاتباتی با وزارت صمت انجام شد و در نهایت آقای دکتر سرقینی معاون وزیر صمت، شرکت فولاد آلیاژی ایران در یزد را به عنوان محور تعیین و قرار شد تا با کمک دانش فنی کسب شده در فولاد مبارکه و با مشارکت آنها در منطقه یک کارخانه تولید فولاد ضد زنگ که ظرفیت اقتصادی (Optimum Capacity) آن توسط مشاور اتریشی 800 هزار تن در سال پیش بینی شده بود احداث شود که نه تنها فولاد ضد زنگ بلکه فولادهای مخصوص دیگری که در حال حاضر از طریق واردات تامین می‌شود در این کارخانه تولید و از مجموعه تولیدات آن حدود 200 هزار تن تبدیل به محصولات ورق سرد فولاد ضد زنگ شود که عملا برابر با کل نیاز بازار داخلی ایران است.
به همین منظور در دو سال گذشته و در زمان مدیریت دکتر سبحانی در شرکت فولاد مبارکه اصفهان یک تیم چهار نفره متشکل از کارشناسان فنی و اقتصادی فولاد مبارکه از منطقه بازدید و در نهایت طی گزارشی مستند و مثبت ضرورت احداث یک کارخانه فولاد آلیاژی با تولید 800 هزار تن در سال را مناسب تشخیص دادند، به علت اینکه نیروگاه خرمشهر در 8 کیلومتری سایت فولاد خرمشهر قرار گرفته بود، عملا هزینه بسیار کمی برای انتقال برق به مجتمع ایجاد می‌کرد.
متاسفانه در طی یک نامه مشکوک از سوی فولاد مبارکه-بعدها بر پایه گفت‌وگوهایی که شخصا به عنوان مسئول طرح‌های بزرگ و متوسط خوزستان با دکتر سبحانی داشتم اعلام کردند که این نامه را بر مبنای یک اشتباه امضا کردند- انصراف فولاد مبارکه در ساخت این مجموعه بزرگ تولیدی که می‌توانست بخش بزرگی از مشکلات بخش عقب مانده و کمتر برخوردار غرب کارون و به ویژه خرمشهر را التیام ببخشد اعلام و این پروژه عملا به حالت تعلیق درآمد. البته فردی که پیش نویس این نامه را تهیه کرده بود متعاقبا از سوی حراست فولاد مبارکه از مسئولیت‌های اداری خلع شد ولی با این وجود کماکان این مساله وجود دارد.
در نهایت امید می‌رود واحدهای بزرگ فولاد سازی کشور به جای اینکه سرمایه‌گذاری‌های خود را در مناطق مرکزی و کم آب ایران مستقر کنند، در این مساله ورود جدی داشته باشند و این پروژه که عملا از 9 سال گذشته آغاز شده و اکنون مسکوت مانده را از مرحله کلنگ زنی به مرحله اجرایی رسانده و مشکل کشور در زمینه تولید فولادهای خاص و فولاد ضد زنگ که با هزینه سنگینی از خارج وارد می‌شود می‌تواند حل کند و در کنار آن با توجه به وسعت زمین در اختیار آن منطقه و دسترسی آسان به گاز طبیعی و برق در نیروگاه خرمشهر که دارای ظرفیتی برابر با 960 مگاوات است، و دسترسی به راه آهن سراسری، از حالت کما خارج شود.
تا آنجایی که بنده به عنوان مشاور سرمایه‌گذاری طرح‌های بزرگ خوزستان اطلاع دارم، استاندار خوزستان آقای دکتر شریعتی مایل است که این پروژه با این زمین و مستحدثات داخل آن که با هزینه سنگینی تامین شده و اکنون قیمت آن چندین برابر قیمت اولیه است را به یک کنسرسیومی در یک شرکت سهامی عام به واحدهای بزرگ فولاد سازی کشور واگذار کند.
در همین حال لازم به یادآوری است که در سفر استانی دیگری در دولت دهم و با توجه به عدم پیشرفت کار در مجتمع فولاد خرمشهر دولت مصوبه‌ای به تصویب رساند و شرکت فولاد خوزستان را مامور تکمیل این پروژه کرد و 200 میلیون دلار از صندوق توسعه ملی به اجرای این پروژه اختصاص یافت.
علیرغم بازدیدهای متعددی که کارشناسان فولاد خوزستان در سال‌های قبل و مدیریت اسبق آن، از این پروژه داشتند هیچگاه این شرکت به مسئولیت و رسالت اصلی خود عمل نکرد و در حال حاضر از این پروژه جز یک تابلوی زنگ زده و زمینی که با صرف هزینه‌های سنگین حصارکشی و در آن ده هزار متر مربع سوله ایجاد و فضای سبز آن طبق استانداردهای سازمان محیط زیست انجام گرفته چیزی باقی نمانده و مردم خرمشهر هم از طریق مقامات ذیربط به ویژه امام جمعه محترم خرمشهر بارها از دولت تقاضای ساخت این پروژه محرومیت زدا و شدیدا اشتغال زا را در منطقه محروم خرمشهر داشته‌اند که با توجه به تمایل استانداری خوزستان مبنی بر انجام هر گونه کمک در راستای تحقق این پروژه بزرگ ملی که میزان سرمایه‌گذاری آن حدود 800 میلیون یورو است و می‌تواند ده‌ها هزار شغل مستقیم و غیرمستقیم در آن منطقه محروم ایجاد کند، توجه ویژه نهادهای بزرگ تولیدکننده فولاد و از جمله شرکت توسعه معادن و فلزات که شدیدا سرمایه‌گذاری‌های خود را در بخش صنایع معدنی و فولاد متمرکز کرده می‌طلبد و این رویای دیرینه مردم خرمشهر را می‌تواند تحقق ببخشد.
تا جایی که اطلاع دارم دکتر غریب‌پور معاون محترم وزیر صمت و رییس هیات عامل سازمان ایمیدرو دارای دیدگاه‌های توسعه‌ای هستند که با توجه به اینکه بخش عمده‌ای از تولیدات این مجتمع جنبه صادراتی خواهد داشت و فاصله این مجتمع تا بندر امام کمتر از 100 کیلومتر است می‌تواند بهترین مجموعه در منطقه خاورمیانه باشد و نزدیک به بندر بزرگ صادراتی امام که مجهزترین بندر ایران و از نظر حجم ترافیک دومین بندر بزرگ ایران است مورد توجه قرار گیرد. رییس هیات عامل ایمیدرو حسب اطلاع بنده، چندان در جریان این طرح نیست و امید است که با این نوشتار توجه سازمان ایمیدرو به چنین طرح بزرگی که می‌تواند کشور را از وارداتی که با هزینه بالا صورت می‌گیرد و ارزش تولیدات آن بر خلاف تولیدات معمولی مبارکه یا خوزستان، 6 برابر قیمت محصولات صادراتی آنهاست –در حال حاضر صادرات ورق تولیدی مبارکه حدود 500 دلار در هر تن است در حالیکه فولاد ضد زنگ و فولادهای مخصوص دارای قیمت بالای 3000 دلار در هر تن است- طبیعی است که در شرایط فعلی که ضرورت احساس می‌شود و صنعت فولاد کشور به مرحله‌ای از بلوغ رسیده که وارد فرآیند تولید محصولات با ارزش افزوده بالا شود انجام چنین کاری بسیار ضروری و عملا غیرقابل اجتناب است.

 

دکتر بهمن آرمان اقتصاددان و مشاور سرمایه‌گذاری و طرح‌های بزرگ استانداری خوزستان