25 ارديبهشت 1403
RSSFacebookTwitterLinkedinDiggYahooDelicious
چهارشنبه, 05 ارديبهشت 1397 ساعت 18:13

از سوی مدیرعامل شرکت معدنی جویندگان سفیر مطرح شد؛ مهمترین خواسته های فعالان معدنی از دولت دوازدهم؛

photo 2017-11-29 10-25-30اصلاح قوانین بانکی، گمرکی و مالیاتی از جمله مواردی است که اکثر سرمایه گذاران کشور نسبت به آن تاکید دارند و از دولت و مجلس شورای اسلامی خواستار فراهم شدن شرایطی هستند که این قوانین برای آنان تسهیل شود. هر چند در سال های گذشته به ویژه یک دهه اخیر برخی از قوانین برای بخش تولید و صادرات اصلاح شده اما کارشناسان معتقدند دولت و مجلس باید شرایط مطلوب‌تری را برای رونق کسب و کار فراهم کنند تا انگیزه و رغبت سرمایه گذاران بخش خصوصی برای فعالیت در همه بخش ها به ویژه معدن و صنایع معدنی افزایش یابد.

سایت خبری "جهان معدن"  در گفت و گو با مهندس رضا نعمت مدیرعامل شرکت معدنی جویندگان سفیر نقطه نظرات و پیشنهادات وی را در رابطه با مشکلات بخش معدن و صنایع معدنی جویا شده است که در ادامه می خوانید:
* جناب آقای نعمت به عنوان اولین سوال؛ جنابعالی نقش بخش معدن را در ایجاد اشتغال چگونه ارزیابی می کنید؟
در این خصوص باید معادن را به دو بخش دولتی و خصوصی تقسیم کرد. در ارتباط با بخش خصوصی باید راه های صادرات برای شرکت های معدنی تسهیل شود و دولت زمینه ای را فراهم کند که این بخش با هزینه کمتری محصولات خود را به خارج صادر کند. همانگونه که می دانید اکنون قیمت تمام شده محصولات در ایران نسبت به کشورهای اروپایی بسیار کمتر است؛ لذا باید توسط کارگروهی از صنایع تعیین شود که هزینه های زائد برای صادرات حذف شود تا بتوان رقابت کرد. در خصوص بخش دولتی نیز دولت باید از این بخش بیش از گذشته حمایت کند.
* جنابعالی رونق بخش معدن را در بخش خودتان چگونه ارزیابی می کنید؟
بخش معدن  را باید به دو رده تقسیم کرد؛ یک رده کوچک که شامل معادن خصوصی مانند معادن شن و ماسه یا سنگ های ساختمانی می شود که سیستم خاص خود را دارد. اما در رده معادن بزرگ که اقتصادی هستند، به عنوان مثال در بخش مس که قیمت تمام شده 4 هزار دلار است، قیمت فروش آن تا 7 هزار دلار می رسد؛ لذا دولت اگر می خواهد در این بخش سرمایه گذاری کند، باید دنبال مواردی باشد که ارزش افزوده زیادی برای صادرات به همراه دارد.
یک مورد دیگر هم صادرات فنی مهندسی است. به عنوان مثال یک معدن در پاکستان که ذخیره زیادی دارد و از ذخیره سرچشمه ما هم بیشتر است، نزدیکترین نقطه به آن ایران است. ما هم مهندسان متخصص زیادی داریم و می توانیم در آنجا یا در سنگ آهن افغانستان و ... کار کنیم. در این خط کمربندی مس فراوانی وجود دارد که از پاکستان شروع می شود و به داخل ایران می آید و سپس تا ارمنستان ادامه می یابد که باید این کار دنبال شود. این در حالی است که در چابهار اینقدر ضعیف عمل کردیم پاکستانی ها موفق شدند.
* آیا مشکلی که با اداره دارایی داشتید، حل شد؟
وقتی مسئولان قبلی شرکت ماشین آلات را جمع کردند و رفتند، یکی دو سال بعد از آن اداره دارایی سراغ ما آمد که مسئولان قبلی مالیات بر ارزش افزوده را نداده اند  و شما باید پرداخت کنید. به همین نحو ما دچار جریمه سنگین شدیم، نه تنها سودی نبردیم؛ بلکه از جیب خود نیز هزینه کردیم.
هر چه گفتیم ما شرکت معتبری هستیم، در حدود 20 سال فعالیت هیچ مشکلی نداشتیم و وظیفه ما نیست که به دنبال مالیات بر ارزش افزوده برویم و تمام مدارکی که از فروشنده گرفتیم، مطابق قانون است؛ اما هیچکس اقدامی نکرد و در دیوان محاسبات هم بازنده شدیم . آنها اکنون رفته اند و مالیات بر ارزش افزوده خود را به دولت نداده اند. البته بعدا فهمیدیم که چند شرکت دیگر نیز مثل ما دچار مشکل شده اند.
در این زمینه دیوان عدالت اداری رای وحدت رویه صادر کرده که امیدواریم اداره دارایی نیز این رای را بپذیرد. مورد بعدی گمرکات است که البته مقام های فعلی بهتر می توانند در این خصوص رسیدگی کنند.
بحث دیگر موضوع "اچ اس کد" HS CODE))  است. در خصوص تعرفه های گمرکی معمولا سازنده های اروپایی اچ اس کد خود را یا در سایت هایشان می گذارند یا رسما اعلام می کنند اما وقتی به گمرک ایران می رسد و گمرک می بیند که "اچ اس کد" آن پایین تر و تعرفه آن کمتر است، تعرفه دیگری را عنوان می کند که مشابه آن است و جرایم سنگینی بر اساس اعلام اچ اس کد فروشنده می بندد. هر چقدر بگوییم فروشنده و سازنده این "اچ اس کد" را اعلام کرده، اما آنها قبول نمی کنند. اگر سازنده خلاف کرده، گمرک ایران باید با سازنده برخورد کند و بگوید اچ اس کد را در سایت اشتباه گذاشته است و اگر سازنده کار خود را درست انجام داده به او اعتماد کند. اینها هزینه هایی است که گمرک بر بخش خصوصی تحمیل می کند و در نهایت قیمت تمام شده محصول بیشتر می شود و قیمت نهایی برای مصرف کننده نهایی بالاتر می رود.
* مگر نرخ تعرفه ها به صورت سالانه تعیین نمی شود؟
بله درست است. اما منظورم  از تعرفه، کد تعرفه است که با درصد متفاوت است. مثلا دولت برای یک کد خاص در یک زمان 4 درصد و در زمانی دیگر 10 درصد تعرفه دریافت می کند که به آن سیاست های حمایتی و تشویقی گفته می شود. درصد آن سالانه مشخص می شود، اما ردیف کد ثابت است و نمی توانند کد 4 را 3 بگویند.
مثلا کد ماشین آلات و دستگاه های معدنی 8474.10 است، اما گمرک می گوید این کد نه و کد دیگری را جایگزین می کند، مثلا به صورت سلیقه ای کد 73 را تعیین می کند. تداوم این مسئله که گمرک رعایت نمی کند، باعث افزایش قاچاق و کاهش اعتماد به گمرک می شود.
* در مورد تعطیلات زیاد و مسائل بانکی هم مشکلاتی را بیان کردید. لطفا در این خصوص توضیح بیشتری دهید.
همانگونه که می دانید نرخ بهره در سیستم بانکی ایران بسیار بالاست. این در حالی است که در اتحادیه اروپا کشوری مانند آلمان بهره را به صفر می رساند و کسی که سپرده گذار است، خود مبلغی برای نگهداری سپرده اش می پردازد که این مسئله باعث تشویق مردم به سرمایه گذاری می شود. هنگامی که مردم می بینند سرمایه شان در سرمایه گذاری 10 درصد سود دارد و در بانک صفر است؛ قطعا به سمت سرمایه گذاری ترغیب می شوند. اما در ایران اگر به عنوان مثال فردی 15 درصد سود کند، باید بخش عمده ای از آن را به اداره دارایی و سایر دستگاه ها بپردازد؛ به این نتیجه می رسد سپرده گذاری در بانک برایش مقرون به صرفه تر است.
* نرخ سود تسهیلات بانکی اکنون برای شما چند درصد است؟
اکنون با احتساب نرخ بهره مرکب در عمل بین 25 تا 30 درصد نرخ تسهیلات بانکی است. به همین دلیل فردی که فعالیت اقتصادی می کند، در نهایت ضرر می بیند؛ لذا به این فکر می کند که پول خود را در بانک سپرده گذاری و بدون پرداخت مالیات، سود هم دریافت کند. در دیگر کشورها از سود سپرده های بانکی، مالیات دریافت می شود، اما در ایران از سرمایه گذاری و تولید مالیات دریافت می شود.  حتی بخش عمده ای از سود به دستگاه های دولتی پرداخت می شود؛ در حالی که سپرده گذاری در بانک و دریافت 15 درصد سود بدون دردسر و بسیار راحت است. اینگونه است که سرمایه گذار با خود می گوید چرا سرمایه ام را وارد فعالیت های اقتصادی و تولیدی کنم؟ آن هم در شرایطی که کار در فعالیت های معدنی را به عنوان مصارف دوگانه محسوب می کنند.
در شرایط فعلی حضور آقای کرباسیان در وزارت اقتصاد را به فال نیک می گیریم و معتقدیم بهترین زمان برای حضور سرمایه گذاران خارجی در کشور و رونق بخش معدن است. موضوع دیگر شرکت های پیمانکاری است.
متاسفانه بخش مهندسی به تدریج در حال از بین رفتن است؛ در حالی که کشور برای آن هزینه زیادی متقبل شده است. در واقع به دلیل نبود پروژه های بزرگ، این علم به تدریج در حال از بین رفتن است و تعداد زیادی از مهندسان از کشور خارج شده اند. در صورت تداوم این روند در آینده برای اجرای پروژه ها با مشکلات متعددی روبه رو خواهیم شد؛ چراکه ما کشوری در حال توسعه هستیم و به مهندسان با چنین دانش فنی احتیاج زیادی داریم.
* به نظر شما علت اصلی توقف پروژه ها چیست؟
توقف پروژه ها به دلیل نبود سرمایه کافی، تحریم ها و مقداری هم به خاطر سیاست های دولت است که به جهت جلوگیری از تورم منابع مالی را به پروژه ها تزریق نکرد که البته این سیاست به نظر من سیاست اشتباهی است.
* در شرایط فعلی مهمترین خواسته های شما از دولت دوازدهم چیست؟
سه نکته اصلی که قبلا هم به آنها اشاره کردم از مهمترین خواسته های تولیدکنندگان از دولت دوازدهم است. بازنگری در قوانین مالیاتی، حل مشکلات گمرکی و راه اندازی پروژه های بزرگ است تا بخش مهندسی نیز فعال شود و کسانی که کاربلد هستند، در کشور ماندگار شوند.
* به نظر جنابعالی برای فعال شدن پروژه های بزرگ تا چه اندازه شکل گیری شرکت های هلدینگ را ضروری می دانید؟
در خصوص شکل گیری شرکت های هلدینگ اگر قرار باشد هم شرکت ها مالیات بدهند و هم خود هلدینگ مالیات دیگری بدهد، مشکلات خیلی بیشتر می شود؛ اما اگر فقط هلدینگ به صورت کلی مالیات بدهد، بخشی از مشکلات حل خواهد شد.
هر چند که شرکت های معدنی باید خود را با تجهیزات و تکنولوژی های روز دنیا هماهنگ کنند، اما باید دید در قیمت تمام شده محصولات چه مراحلی هزینه ساز است که باید این موارد و نقاط ضعف برطرف شود. مثلا شرکت مس به صورت مجتمع اداره می شود و اگر کسی اشتباهی مرتکب شود، کل شرکت ها از او خرید نمی کنند؛ اما در مورد فعالان بخش سنگ آهن اینگونه نیست.
* برای ورود سرمایه گذار خارجی به کشور چه راهکارهایی را پیشنهاد می دهید؟
به نظر من ابتدا باید شفاف سازی لازم در اداره دارایی، نظام بانکی و گمرکات کشور صورت گیرد؛ در آن صورت هنگامی که سرمایه گذار خارجی ببیند بابت سرمایه گذاری و فعالیت های صورت گرفته به میزان مشخصی مالیات می پردازد و دیگر کسی مالیات بیشتری از او نمی گیرد، به تدریج تشویق به سرمایه گذاری در ایران می شود که این مهم به جز مسائل سیاسی است.
اما وقتی مسائل سیاسی مطرح است؛ اداره دارایی، گمرکات و ... هیچکدام حرف سرمایه گذار را قبول نمی کنند و در این شرایط به سرمایه گذار فشار وارد می شود؛ لذا به نظر من شفافیت در امور فوق ضروری است.
قوانین گمرکی و بانکی و قوانینی که هزینه ایجاد می کنند، باید شفاف شوند؛ در غیر این صورت ایران پتانسیل زیادی دارد؛ لذا وقتی سرمایه گذار وارد ایران می شود، باید از ابتدا تا انتهای کار را به صورت شفاف بداند تا وضعیت فعالیت خود در ایران را بخوبی بررسی کند.
* وجود تشکل ها را تا چه حد در رونق بخش معدن موثر می دانید؟
اتاق بازرگانی اکنون یک تشکل اقتصادی است، اما وقتی افراد سیاسی در آنجا به کار گرفته می شوند؛ کارها متوقف می شود و وضعیت به گونه ای دیگر خواهد شد. در نتیجه جناح بندی های سیاسی در فعالیت های اقتصادی باید کنار گذاشته شود و همگی باید به کار فکر کنند.
اتاق بازرگانی به طور اسمی یک تشکل است؛ اما عملا وارد جناح بندی های سیاسی می شود که نباید اینگونه باشد. اگر هدف کاهش هزینه هاست، آن موقع کشور به سمت جلب سرمایه و بهبود فعالیت ها می رود، اما تا زمانی که هر تشکل به فکر جناح بندی سیاسی باشد، کار به جایی نمی رسد.
* بعد از برجام سرمایه گذاران خارجی زیادی در ایران حضور یافتند. تاکنون چه نتایجی در این خصوص حاصل شده است؟
در این خصوص باید بگویم به عنوان سرمایه گذاری هنوز نتیجه ای حاصل نشده است؛ اما به عنوان اجرای پروژه چند شرکت حضور یافتند و کارها را پیش می برند.
همانگونه که می دانید ایران یک کشور در حال توسعه است. بازار ما برای شرکت های مهندسی و شرکت هایی که دانش فنی دارند، بازار جذاب و خوبی است و بقیه جذابیت ها را باید دولت و دیگر نهادهای مربوطه انجام دهند. باید مشوق هایی برای شرکت هایی که می خواهند در این شرایط سخت در ایران سرمایه گذاری کنند، ایجاد شود تا بقیه شرکت ها هم برای سرمایه گذاری ترغیب شوند.
باید از شرکت های خارجی که در ایران کار می کنند، تقدیر شود تا شرکت های دیگر ببینند بازار ایران بر خلاف آنچه تصور می شود؛ بازار بدی نیست و دولت ایران سرمایه گذاران را تشویق هم می کند و آنها هم به این فکر می افتند که اگر به ایران که کشوری در حال توسعه است نیایند، رقابت سنگین تر می شود؛ لذا قوانین سرمایه گذاری نباید برای سرمایه گذار خارجی ریسک داشته باشد.
*  در کشورهای دیگر سرمایه گذاران برای تامین زیرساخت ها همچون آب، برق، راهسازی و ...  معمولا هزینه ای نمی کنند. در  این خصوص چه نظری دارید؟
در اروپا به خصوص آلمان وقتی فردی زمین صنعتی می گیرد، دولت تمام زیرساخت ها از جمله جاده، آب، برق و ... را تا مقابل کارخانه فراهم می کند؛ اما در اینجا برای تامین برق هزینه های زیادی دریافت می شود. به طوری که اگر سرمایه گذار خود نیروگاه ایجاد کند، از اینکه برق صنعتی بخرد، ارزان تر تمام می شود؛ در حالی که نباید اینگونه باشد.