منظور از معادن کوچک مقیاس چیست و چه میزان از معادن کشور را شامل میشود؟
طبق آمار سال 97 در حال حاضر بیش از یازده هزار معدن در کشور داریم که 5550 معدن فعال، 4367 معدن غیرفعال و 179 معدن در حال تجهیز هستند. به عبارتی چهل درصد معادن ما غیر فعال است. معادن فعال هم با تمام ظرفیت فعالیت نمیکنند. طرح احیاء، فعالسازی و توسعه معادن کوچک مقیاس از سال 96 شروع شد و در سال 97 بسیار جدی تر ادامه پیدا کرد. متولی این طرح سازمان توسعه و نوسازی معادن ایران و شرکت تهیه و تولید مواد معدنی ایران به عنوان بازوی اجرایی ایمیدرو انتخاب گردید تا با همکاری خانه معدن، سازمانهای صمت استانها و دیگر تشکل ها این طرح اجرایی شود.
در دنیا بیش از چهل میلیون نفر در معادن کوچک مقیاس اشتغال دارند. برای تولید ماده معدنی حدی را قائل هستند که اگر از آن کمتر باشد به آن معدن کوچک مقیاس گفته میشود. در کشور ما بیش از 98 درصد معادن، کوچک مقیاس تعریف می شوند به این دلیل که برخی از معادن ذخیرهشان به قدری کم است که به صرفه نیست تا کارخانه فرآوری در کنار آن ایجاد شود بنابراین مجبور به خام فروشی میشوند و متاسفانه ارزش افزوده آن کانسنگ را از دست می دهند. در هر استان چندین معدن وجود دارد که برخی در حد ملی و برخی در حد منطقهای مطرح هستند، لذا باید از پراکندگی معادن و مواد معدنی به خوبی استفاده کرد.
متاسفانه جانمایی برخی از صنایع ما به درستی صورت نگرفته است و در منطقه خیلی خشک، صنعتی مثل فولاد که آب بر است را ایجاد کردهاند. در صورتی که اگر این صنایع را در سواحل جنوب تاسیس میکردند، میتوانستند آب دریا را صنعتی کرده و از آن استفاده کنند و صنعت خود را در آن منطقه گسترش دهند و به دلیل نزدیکی به آبهای آزاد نیز بسیار کم هزینهتر صادرات داشته باشند. ما باید روشهای فرآوری را ایرانیزه کنیم یعنی بر اساس شرایطی محیطی کشورمان اقداماتی را انجام دهیم که بیشترین استفاده را از معادن داشته باشیم. این موهبت خداوند است که انرژی ارزان را به ما داده است که متأسفانه قدر آن را نمی دانیم.
در کشور بیش از 1200 معدن شدادی داریم. یعنی معادنی که تاریخ دقیق آن معلوم نیست، این معادن بسیار قدیمی هستند و در این محدودهها اکتشاف، استخراج و فرآوری صورت گرفته و به بازار مصرف هم راه پیدا کردهاند. به دلیل محدودیتهایی که در قدیم وجود داشته است نمیتوانستند مواد معدنی را به کشورهای دیگر حمل کنند لذا در همان جا بومیسازی میشد. بیشتر اکتشافات از همین معادن شدادی شروع گردید. 12معدن کشور که در کلاس جهانی ثبت شدهاند، شدادی بودهاند مثل مس سرچشمه، مس سونگون، آهن گلگهر و ...که آغاز کننده و ادامه دهنده راه اکتشافات معدنی بودهاند.
به اعتقاد من با شعار دادن و جدی نبودن در کار به جایی نمیرسیم. تعداد معادن ما کم نیست ولی چرا باید چهل درصد معادن غیر فعال باشد؟ یکی از مشکلات اصلی ما نبود تکنولوژی است. زنجیره ارزش خیلی مهم است. به طور مثال در کشور منابع آهک بسیار داریم، که اگر آهک را در حد نانو ریز کنیم استفادههای زیادی میشود از آن کرد. در گذشته برای کاغذ درختها را قطع میکردند ولی امروز میتوان از آهک استفاده کرد. آهک هیدراته در صنعت بسیار ارزشمند است. منابع غنی غیر فلزی زیادی مانند گچ، سنگهای تزیینی، پرلیت و ... در کشور داریم که میشود با آنها خانههای پیش ساخته، سبک و عایق سرما و گرما ساخت. ترکیهایها و یا دیگر کشورها مشتری ویژه برای ذخایر فلزی و غیر فلزی و مصالح ساختمانی ما هستند و آن مواد معدنی را از ما خریداری میکنند و با ارزش افزوده آن را با قمیت بالا به خود ما میفروشند و این به همان دلیل نداشتن تکنولوژی و دانش است. متاسفانه فارغ التحصیلان رشتههای معدنی به دلیل نگذراندن واحدهای کارآموزی مهارت لازم را کسب نکردهاند و با کار اجرا بیگانه هستند، ولی زمانی که با زمین رفیق نباشند و دانستههای زمین و اجرا را ندانند، نمیتوانند کار کنند، و این بزرگترین ضعف سیستم آموزشی ماست. باید فردی از جنس اجرا در دانشگاه باشد، چرا که نیازهای صنعت و دانشگاه با هم عجین شده است. متاسفانه مدرکگرایی در کشور باب شده است.
چه ضرورتی برای احیای معادن کوچک مقیاس وجود دارد؟
در حال حاضر بیش از دوازده درصد ذخایر در کشور فلزیست که بیش از 3/6 میلیارد تن ذخیره است، که 43 درصد تولید ( 133 میلیون تن ) از همین ذخایر فلزی است. وقتی این 12 درصد به چهل و سه درصد تبدیل میشود یعنی از ذخایر فلزی بیشتر استفاده میشود، برای اینکه ارزش افزوده بالا و بازار خارجی بیشتری دارد. ذخایر کوچک فلزی از قبیل مس یا روی و ... به دلیل عدم کارخانه فرآوری در نزدیکی آنها، راه و زیرساختهای مناسب مانند برق، گاز و آب بلاتکلیف ماندهاند. معادن کوچک مقیاسی که از نظر ذخایر، منشأ یکی دارند را میتوان آنها را تجمیع کرد و کارخانهای را برای فرآوری آن بسازیم تا به صرفه باشد. برای راه اندازی متولی معادن فلزی میتوان از انجمنها و سرمایه گذاران داخلی و خارجی استفاده کرد.
وقتی مردم بدانند که چه رونقی در معدن وجود دارد برایشان لذت بخش خواهد بود. مردم هنوز با مفاهیم معدن و صنایع معدنی آشنایی ندارند و نمیدانند در معدن یک نسل کار میکند و چندین نسل میتواند از آن استفاده کند. لذا صدا و سیما میتواند برای فرهنگسازی در این بخش بسیار موثر وارد عمل شود.
دولت از طریق سازمان زمین شناسی باید اطلاعات پایه را تکمیل کنند. معادن به دلیل این که روی حداقلها بنا شدهاند و هزینههای بالای اکتشاف، به درستی اکتشاف انجام ندادند و ذخیرهشان دقیق معلوم نیست. به طور مثال معدن مهدی آباد در ابتدا ذخیره کوچکی بود، بعد از شناسایی سازمان زمین شناسی و فعالیت شرکتهای دیگر بر روی آن امروز دومین ذخیره سرب و روی دنیا است. لذا میتوان برای معادن کوچکی که به خوبی اکتشاف نشدهاند، ذخایر بزرگی در آینده برایشان متصور بود.
اگر برای این معادن سرمایه گذار پیدا نشود، دولت بایستی خود این کار را انجام دهد. همچنین برای هر چهار حلقه ذکر شده، به طور جداگانه متولی در نظر بگیرد. اگر جاده زدن باعث فعال شدن چند معدن میشود باید طرح زیرساخت را انجام دهند، اگر منطقهای مشکل برق دارد و کویری است باید از انرژیهای نو مثل خورشیدی استفاده شود. بخش خصوصی نیز باید در این حوزه سرمایه گذاری انجام دهد. در بخش سنگهای تزیینی، سنگهای نمای زیادی داریم، اگر بتوانیم کارخانه فرآوری برای این معادن احداث کنیم خام فروشی را میتوانیم کنار بگذاریم و قطعا بایستی این ارزش افزوده را در کشور خودمان استفاده کنیم که پتانسیل زیادی دارد. سه درصد تولید ما از سنگهای تزیینی است . 5/9 میلیون تن در سال 97 برای پنج نوع سنگ نما برداشت کردیم و چهار درصد ذخایر قطعی کشور معادل دو میلیارد تن مربوط به سنگ نما و تزیینی انواع تروارتن، گرانیت، سنگهای آهکی و مرمر است. به دلیل رکود مسکن و ساختمان سازی، این سنگها مشتری کمتری دارند.
به دلیل فاصله زیاد معدن تا کارخانههای فرآوری، باید کارخانه را نزدیک معدن احداث کنیم.همه این مشکلات باعث گران تمام شدن استخراج میشود. پس باید راه حل مناسبی برای این مشکلات یافت و آنها را از بین برد. همانطور که در ابتدا گفتم مواد معدنی بسیار زیادی در کشور وجود دارد که هر معدن و ماده معدنی میتواند در حکم نفت باشد.
* چه تسهیلات و راهکارها یا اقداماتی تا کنون برای بهرهبرداری از معادنکوچکمقیاس در نظر گرفتهشده است؟ چه پیشنهاداتی در این خصوص دارید؟
فاز اول این طرح شناخته شده و از اهمیت بالایی برخوردار است. هر استان برای خود یک سری مواد معدنی دارد که باید به آن توجه کرد. مثلاً در هرمزگان سنگ آهنی از نوع هماتیتی وجود دارد که کم عیار است، که در کارخانههای فولاد منیتیتی مصرف میشود. به همین دلیل بایستی با برنامهریزی برای این مواد معدنی کم عیار یا همان هماتیتی، بازار مصرف یا کارخانه فرآوری ایجاد کنیم. در حال حاضر فعلا به استانها سفر میکنیم و در فاز شناسایی معادن هستیم. اولویتها را شناسایی کرده، مشکلات و موانع را بررسی و ردیابی میکنیم. بخشی از این مسئولیت به انجمنها واگذار شده است. خانه معدن استانهاو سرمایه گذاران هم در این طرح حضور فعالی دارند. وقتی مجری طرح به آن منطقه میرود با راستی آزمایی و شناخت از هر استان برنامهریزیهایش را انجام میدهد که بتواند مشکلات را حل کند. سازمان زمینشناسی، ایمیدرو، شرکت تهیه و تولید مواد معدنی ایران، شرکت ملی مس، معاونت امور معدنی وزارت صمت، سازمانهای صمت استانها در این طرح از طرف دولت فعالیت دارند. انجمن زغالسنگ، سنگ آهن، سنگهای تزیینی، اتحادیه حفاران غیر نفتی، اتاق بازرگانی ایران و تهران و سایر انجمنها نمایندگان بخش خصوصی هستند. بایستی اطلاعات و دادهها را در اختیار سرمایهپذیران و سرمایهگذاران و تشکلهایی را که میخواهند در معادن کوچک مقیاس فعالیت کنند، قرار دهیم تا با کمک دولت شرایط را مطلوب کنند. بودجه خوبی هم در اختیار مجری طرح قرار گرفته است که اگر در بعضی موارد کسی ورود پیدا نکرد شرکت تهیه و تولید و ایمیدرو پای کار میآیند. همه معادنی که در کلاس جهانی قرا دارند در دست شرکت تهیه و تولید مواد معدنی ایران است اما پیمان مدیریت با شرکتها میبندد و کارها را به بخش خصوصی واگذار میکند.
چه برنامهای برای معادن کوچک مقیاسی که ذخیره آنها تمام شده دارید؟
در حال حاضر اکتشاف در همه جا انجام نشده است. مثلا پنجاه متر را اکتشاف کرده اند و گواهی کشف گرفتهاند یا در حین استخراج به اکتشاف درست توجه نکردهاند. اگر واقعا یک معدن ذخیرهاش تمام نشده باشد بایستی کار اکتشافی مجدد انجام شود،که این اکتشاف را خود معدندار یا سرمایهگذار انجام میدهد. اگر نتوانند سازمان زمینشناسی میتواند این اکتشافات را تکمیل کند. اگر معدنی ذخیرهاش تمام شده باشد میتوان آن را با معدن دیگری در نزدیکی آن با همان کیفیت لینک کرد.
جایگاه معدن در کشور هنوز نامشخص است. از زمانی که اولین قانون معادن توسط امیرکبیر نوشته شده، تا به حال 17 مرتبه معدن از ارگانی به ارگان دیگر منتقل شده است. یکی از مشکلات این است که مدیریت واحدی وجود ندارد. وقتی وزارت معادن با بازرگانی و صنایع ادغام میشود، برای وزیر مربوطه کارها سنگینتر شده و کار مدیریتی برای معدن بسیار وسیع است و باید برای آن مدیریت واحد داشته باشیم. معادن باید تحت عنوان وزارت منابع طبیعی قرار گیرند تا مدیریت زمین یکپارچه شود و از مدیریتهای جزیرهای خارج شویم.
لذا با روشهای صحیح میتوانیم به صورت بهینه از ذخایر معدن استفاده کنیم.
در شرایط تحریم، خوشبختانه در بحث طلا در کشور کارهای خوبی انجام دادهایم و تولید را نزدیک ده تن رساندهایم. شمش طلا و خاکهای نادر میتواند تحریم شکن باشد. شمش آنتیموان بالای ده هزار دلار خریداری میشود که این خود ارزش بالایی دارد، تا این که بخواهیم کانیسنگ را به صورت خام بفروشیم.