29 ارديبهشت 1403
RSSFacebookTwitterLinkedinDiggYahooDelicious
چهارشنبه, 06 شهریور 1398 ساعت 13:27

صمدی دبیر انجمن زغالسنگ ایران: دولت تخفیف در قوانین برای معادن کوچک مقیاس در نظر بگیرد

News 20171211122154برگزاری همایش رونق تولید با احیا، فعال سازی و توسعه معادن کوچک مقیاس با هدف گرد هم آمدن عده‌ای از کارشناسان و فعالان معدنی به منظور همفکری در این زمینه، بازتاب خبری گسترده‌ای داشت. تشکیل کنسرسیوم‌های معدنی و تعیین اتاق فکر از جمله اقداماتی بوده است که تاکنون برای احیای این معادن در نظر گرفته شده است. اگرچه در گفتار سازمان‌های مرتبط حمایت خود را از این اقدامات اعلام کرده‌اند اما آنچه از این پس بیشتر مورد نظر قرار می‌گیرد اقدامات عملی است که می‌توان برای این معادن انجام داد. این موضوع که آیا اراده‌ای برای ایجاد تغییر در قوانین و مقررات و یا حداقل تخفیف قائل شدن در قوانین برای این معادن نسبت به معادن بزرگ وجود دارد یا خیر؟ موضوعی است که از این پس بیش از پیش اهمیت می‌یابد. به اذعان برخی از کارشناسان احیای معادن کوچک مقیاس با توجه به گستردگی پهنه آنها در سراسر کشور جز با کمک‌های دولتی و ارائه تسهیلات دولتی و بازنگری یا تسهیل در قوانین اتفاق نمی‌افتد. در شرایطی که رونق هر چه بیشتر اقتصادی به احیای این معادن وابسته است، بهتر آن است که دولت به صورت عملی وارد این مساله شده و به این ترتیب هم در بخش اشتغال زایی و هم در رونق تولید نقش خود را ایفا کند. در این راستا ماهنامه جهان معدن در گفت‌وگویی مفصل با مهندس سعید صمدی دبیر انجمن زغالسنگ ایران به موضوع معادن کوچک مقیاس، نقش دولت و سازمان‌های مرتبط در احیا و فعال سازی این معادن پرداخته است:

منظور از معادن کوچک مقیاس چیست و چه میزان از معادن کشور را شامل می‌شود؟
دوستانی که بحث فعال کردن معادن کوچک مقیاس را فعال کرده‌اند، استاندارد مشخصی در این رابطه ارائه نکرده‌اند و اساسا در کشور ما هم استاندارد مشخصی برای تقسیم معادن به کوچک، متوسط و بزرگ وجود ندارد. طبیعتا تعریف دقیقی نداریم. افراد متولی در این امر که بحث معادن کوچک مقیاس را دنبال می‌کنند و همایش برگزار کرده‌اند اگر معیار خود را در مقیاس معادن شفاف بیان می‌کردند بسیار مفهوم‌تر و قابل تحلیل‌تر بود. با این حال بر اساس عرفی که وجود دارد حتی اگر قرار باشد عرف جهانی را در نظر بگیریم حول و حوش 10 نوع معدن داریم که بزرگ مقیاس و کوچک مقیاس هم در آن میان اما و اگرهای زیادی دارد. با این وجود ما ده نوع معدن در معادن بزرگ داریم و مابقی معادن کوچک مقیاس به شمار می‌آیند، در حالیکه در ایران استانداردها متفاوت است. من گمان می‌کنم معادنی که در ایران کمتر بر روی آنها کار می‌شود و یا تولید کمتری دارند کوچک مقیاس به شمار می‌آیند. ضمن اینکه باید تقسیم بندی دیگری هم وجود داشته باشند چرا که کانی‌های مختلف در این زمینه متفاوتند. به عنوان مثال معدن سنگ آهن برای کوچک مقیاس بودن یک تناژ خاصی را شامل می‌شود به عنوان مثال معادنی که در سال زیر 50 هزار تن یا 100 هزار تن استخراج دارند کوچک مقیاس به شمار می‌آیند. این میزان در معادن زغالسنگ هم متفاوت است، در معادن شن و ماسه هم اگر قرار باشد طبق این استاندارد عمل کنیم تمام معادن شن و ماسه کوچک مقیاس به شمار می‌آیند. واقعیت این است که تعداد زیادی از معادن در کشور ما یا تعطیل شده‌اند و یا نیمه فعال هستند و دلایل متعددی هم دارد. پیش از این که وارد بحث احیای معادن کوچک مقیاس شویم لازم است که به سمت چرایی تعطیلی این معادن برویم که خود بحث گسترده‌ای است. البته که بخشی از آن به رکود موجود در کشور ما بازمی‌گردد که این رکود در بحث ساخت و ساز و ساختمان بسیار جدی‌تر است و همین در استخراج و یا احیای معادن تاثیر گذاشته است. معادن مصالح ساختمانی زمانی می‌توانند فعالیت جدی داشته باشند و احیا شوند که ساخت و ساز و اقتصاد ساختمان راه اندازی شود. بخشی از معادن دلایل دیگری جز این دارند. بخشی به دلیل سیاست دولت است، در حوزه سنگ آهن معادن کوچک مقیاس به سختی احیا می‌شوند و طبیعتا دولت نباید این موضوع را با معادن بزرگ سنگ آهنی مثل گل گهر، چادرملو، جلال آباد و سنگ آهن مرکزی مقایسه کند ولی سیاست‌هایی که دولت در حوزه سنگ آهن دارد دقیقا معادن بزرگ را می‌بیند در حالی که معادن کوچک سنگ آهن به سختی اقتصادی می‌شوند و اگر قرار باشد دولت همت به اقتصادی شدن این معادن کند نیاز است که سیاست‌هایی جداگانه برای آنها در نظر بگیرد.
چه ضرورتی در احیای معادن کوچک مقیاس وجود دارد؟
مشخصه معادن کوچک مقیاس این است که در کل کشور پراکنده‌اند، یعنی گستردگی فوق العاده زیادی دارند و طبیعتا اگر این معادن فعال شوند موج فعالیت آنها در کل کشور مشهود خواهد بود. به عنوان مثال اگر گل گهر را در نظر بگیریم حوزه اقتصادی آن در شهرستان سیرجان و نهایتا بخشی از استان کرمان است، ولی معادن کوچک گستره قابل توجهی را شامل می‌شوند. در ارتباط با بحث میزان اشتغال هم آمارهای متعددی ارائه می‌شود اما واقعیت این است که آمار دقیقی وجود ندارد ولی بخش قابل توجهی از اشتغال را قطعا اینها در صورت احیا پوشش خواهند داد و باعث رونق منطقه خواهند شد. نهایتا اینکه کانی‌های کوچک و ذخیره‌های کوچک را نمی‌توان نادیده گرفت و نیاز است که برای آنها راهکارهایی در نظر گرفته شود. به عنوان مثال ما نمی‌توانیم ذخیره 400 میلیون تنی را با ذخیره 400 هزار تنی مقایسه کنیم، در حالیکه همین ذخیره کوچک هم می‌تواند اشتغال قابل توجهی ایجاد کند و افراد زیادی هستند که حاضرند در این حوزه وارد شوند. دومین موضوع این است که سرمایه گذاری در معادن کوچک مقیاس چندان جدی نیست، با سرمایه‌گذاری‌های کوچک می‌توان آنها را احیا و فعال سازی کرد و مشکلات زیادی در این زمینه وجود ندارد.
چه تسهیلات و راهکارها یا اقداماتی تاکنون برای بهره برداری از معادن کوچک مقیاس در نظر گرفته شده است؟‌چه پیشنهاداتی در این خصوص دارید؟
از دیدگاه من آنچه که تاکنون در رابطه با احیا و فعال سازی معادن کوچک مقیاس مطرح شده بسیار کلی گویی بوده و مساله به صورت دقیق بیان نشده است که آیا برای فعال کردن این معادن چه تسهیلاتی در نظر گرفته شده است. من معتقدم دولت باید با دید نویی به این معادن از لحاظ قوانین و مقررات نگاه کند؛ به عنوان مثال در بحث صادرات باید دولت آن قوانین و مقررات سختی را که برای محصولات معدنی وضع کرده در معادن کوچک مقیاس باید تخفیف داده شود و اجازه صادرات به آنها بدهد چرا که بخش قابل توجهی از این معادن در صورتی اقتصادی می‌شوند که بتوانند تولیدات خود را با قیمت جهانی صادر کنند و این با قیمت داخلی جواب نمی‌دهد. موضوع دیگری که وجود دارد این است که این معادن زمانی که تعطیل هستند حقوق دولتی هم پرداخت نمی‌کنند، حقوق دولتی خود بار مالی قابل توجهی برای اینهاست به عنوان مثال در صورتی که 80 درصد حقوق دولتی را به آنها تخفیف بدهد و یا دریافت آن را برای مدت چند سال تعویق بیاندازد و اجازه فعالیت به آنها بدهد می‌توان به احیای این معادن امیدوار بود. مشوق‌های مالیاتی هم که احتیاج به قانون دارند می‌توانند در این راستا کمک رسان باشند. بحث تامین اجتماعی هم که بسیار جدی است در موضوع مشاغل سخت و زیان آور حساسیت زیادی در رابطه با آنها وجود دارد، اگر دولت بتواند در این مساله کمکی به این معادن کوچک مقیاس کند تاثیرگذار خواهد بود. در بحث تجهیزات به نظر نمی‌رسد که دولت بتواند چندان کمک کننده باشد به عنوان مثال در حوزه سنگ آهن دولت می‌تواند با مجتمع کردن معادن کوچک مقیاس و راه‌اندازی یک کارخانه کنسانتره به میزان تولید، کارخانه از مالیات و عوارض صادراتی معاف شود. مساله این است که ما سرمایه سرگردان زیادی در کشور داریم، حجم نقدینگی که مانند سیل به هر حوزه اقتصادی وارد شود آن را دچار بحران می‌کند می‌تواند به این بخش تعلق بگیرد و باید از برگزاری انواع همایش و سمینار و شعارهای رسانه‌ای در رابطه با معادن کوچک مقیاس پرهیز کرد. مجتمع‌های فرآوری که با کمک یا همراهی یا تسهیلات دولت می‌توان بخشی از آنها را احیا کرد؛ و اما مهمترین نکته اینکه دولت باید قوانین را در این زمینه‌ها به خصوص در مبحث صادرات تا اندازه‌ای تخفیف بدهد، زمانی که وارد کار شوید خواهید دید که با یک معدن بزرگ چند میلیون تنی همان برخوردی می‌شود که با یک معدن کوچک سنگ آهن برخورد می‌شود و طبیعتا نمی‌توان بر این روال معادن کوچک مقیاس را احیا کرد.
مشکلات اصلی معادن کوچک مقیاس چیست؟
بحث حقوق دولتی و بحث بازار برای آنها بسیار مهم است. اگر بتوانیم بازاری برای این معادن داشته باشیم اتوماتیک وار این معادن به سمت احیا می‌روند، بخشی از آن ممکن است بازار داخلی باشد و البته این موضوع که بازار داخلی دچار رکود است می‌تواند خود به نوعی مشکل آفرین باشد اما در بازارهای صادراتی به خصوص در حوزه معادن فلزات و معادنی که جنبه صادراتی دارند جای کار بسیاری وجود دارد به خصوص که کشور به ارز نیاز دارد و عموما اینها مجموعه‌هایی هستند که اگرچه مقیاس کوچکی دارند اما می‌توانند بخشی از مشکلات ارزی حوزه معدن را برطرف کنند، اما مشکل اصلی بحث بازار و سپس قوانین و مقرراتی است که در وزارتخانه حاکم است و دوستان ما در وزارتخانه هیچ همبستگی نسبت به این معادن ندارند اگرچه که در مصاحبه‌ها و سخنرانی‌ها اعلام حمایت می‌کنند ولی دو صد گفته چون نیم کردار نیست و در عمل این آقایان حاضر نیستند کوچکترین تخفیفی برای معادن کوچک در نظر بگیرند نتیجه اینکه قوانین و مقررات در رابطه با معادن کوچک به خصوص آنهایی که جنبه صادراتی دارند باید بازبینی شود و شرایط تسهیل صادراتی هم برای آنها در نظر گرفته شود.
سازمان‌های مرتبط چگونه می‌توانند در پیشبرد اهداف این طرح مشارکت داشته باشند؟
به اعتقاد من مهمترین سازمان مرتبط با این معادن کوچک مقیاس سازمان صمت استان‌ها و معاونت معدنی وزارتخانه است که اگر اراده به فعال سازی و تخفیف دادن به این معادن داشته باشد، و اگر برخورد پدرانه با آنها داشته باشد بسیار به پیشبرد این اهداف کمک می‌کند؛ به عنوان مثال همین قانون بازگشت ارزی که در وزارتخانه تصویب شد بسیاری از معادن کوچک را دچار مشکل کرده است، ما مخالف بازگشت ارزی نیستیم اما بازگشت ارزی مکانیسم‌های دیگری هم دارد. زمانی که محصول صادر می‌شود مسائل متعددی به غیر از بازگشت ارزی وارد این حوزه می‌شود که تولیدکننده را از هرگونه فعالیت تولیدی به دور نگه می‌دارد. بهتر این است که برگزاری همایش‌ها و انجام مصاحبه‌ها را کنار بگذاریم و در یک محیط حقیقی چاره‌ای برای فعال سازی این معادن بیاندیشیم و در همین زمینه بار دیگر تاکید می‌کنم که دولت لازم است تا تخفیف بیشتری در قوانین و مقررات برای این معادن نسبت به معادن بزرگ مقیاس قائل شود.