08 ارديبهشت 1403
RSSFacebookTwitterLinkedinDiggYahooDelicious
دوشنبه, 06 اسفند 1397 ساعت 11:40

دبیرکل کانون نهادهای سرمایه‌گذاری ایران: دولت مشکل فروش واحدهای فولادسازی را با سازوکارهای بازار سرمایه حل کند نه خارج از بورس

TCCIMir 960425 50233بی شک از مهمترین اهداف تاسیس بورس کالا ایجاد بازاری قانونمند، شفاف سازی معاملات و کشف قیمت‌ها در بستری مبتنی بر عرضه و تقاضا، حذف واسطه‌گری‌های غیرضروری و مبادله آزاد کالا بین عرضه کنندگان و تقاضا کنندگان است. این مهم در سایه همکاری و همراهی شرکت‌های حاضر بورس در کنار متقاضیانی تحقق می‌یابد که خود به دنبال ایجاد شفافیت در انجام معاملات هستند، بنا به عقیده بیشتر کارشناسان با واقعی شدن قیمت کالاها در بستر بورس کالا و کنار رفتن واسطه‌های پرشمار، سود حاصل از تولید به سمت تولیدکنندگان رفته و توسعه صنایع مختلف را در سال‌های پیشین موجب شده است.

حضور مستمر نهادهای نظارتی، تولیدکنندگان، مصرف‌ کنندگان و تجار به همراه حضور کارشناسان و ناظران، بازاری شفاف و عاری از خلل در روند عرضه و تحویل کالا نوید می‌دهد. ایجاد اطمینان بین طرفین معامله،تایید اصالت فروشنده و عرضه کننده، تضمین پرداخت وجه و تسویه کالای مورد معامله، کشف قیمت، شفافیت و ...از مزایای معامله در بورس کالاست. دکتر سعید اسلامی بیدگلی در گفت‌وگو با جهان معدن در این باره عنوان کرد که خروج محصولات معدنی و زنجیره فولاد از بورس کالا در صورت تحقق، باعث کاهش حجم معاملات در بازار سرمایه می‌شود و با کاهش حجم معاملات بالتبع نقش بازار سرمایه در اقتصاد کمرنگ می‌شود.
گفتنی است سعید اسلامی بیدگلی، فارغ‌التحصیل دکترای مدیریت مالی از دانشگاه شهید بهشتی و نخستین ایرانی تحلیل‌گر بین‌المللی سرمایه‌گذاری(CIIA)، دارای سوابقی چون؛‌ دبیرکل کانون نهادهای سرمایه‌گذاری ایران، عضو هیات‌ علمی دانشگاه علامه طباطبایی، عضو هیات ‌مدیره شرکت مشاور سرمایه‌گذاری آرمان آتی، عضویت در انجمن جهانی مدیریت مالی، عضویت انجمن مهندسی صنایع ایران، عضو انجمن مدیریت ایران، عضو انجمن فارغ‌التحصیلان دانشگاه صنعتی شریف و ... نیز هست.

نظر شما درباره طرح برخی مباحث در مورد خروج محصولات فلزی و معدنی از بورس کالا و معامله در خارج از بورس چیست؟
طی دو سه سال اخیر همه تلاش ما این بوده که بیشتر کالاها به خاطر فرآیندهای شفاف سازی که در بورس وجود دارد به این حیطه وارد شوند. قیمت‌گذاری در بستر بورس می‌تواند به حذف رانت در کشور کمک کند که یکی از مشکلات اصلی اقتصاد کشور ماست. طبیعتا نخست باید دلایل پیشنهاد خروج از بورس را مورد بررسی قرار داد. در جلسات مربوط به بازار سرمایه این بحث را تا به حال نشنیدم و به عنوان کارشناس اقتصادی موافق شفافیت هرچه بیشتر در قیمت‌ها و واگذاری‌ها هستیم و اطمینان دارم بزرگترین مشکل اقتصادی ایران رانت، فساد و عدم شفافیت است و خروج کالاها از بورس می‌تواند مشکلات را بیشتر کند. مطلع هستیم که در فرآیندهای مالی و فرآیندهای تحویل بورس نیز مشکلاتی وجود دارد. اما به نظر من بهتر است دولت عزم خود را برای حل مشکلات در بورس جزم کند و سازوکارهای درستی طراحی کند تا به میزان شفافیت در اقتصاد کشور کمک کند.
یکی از مباحثی که مطرح می شود این است که حتی در زمان حضور شرکت‌های فولادی در بورس با توجه به اینکه بیشتر آنها شرکت‌های دولتی هستند، زد و بندهایی میان آنها برای تعیین قیمت وجود داشته و قیمت‌ها همچنان به صورت دستوری تعیین می‌شدند!
حذف رانت‌ها و کاهش فساد کار بسیار مشکلی است؛ تا زمانی که دولت فکر می‌کند می‌تواند همه مشکلات را از طریق دستوری حل کند و حرکتی خلاف جریان اقتصاد انجام دهد، شاید در کوتاه مدت آثار آن به نفع دولت باشد اما در بلندمدت با بحران‌هایی که در اقتصاد ایجاد می‌شود شاهد زیان دولتی‌ها نیز خواهیم بود. نکته دوم، برخی بخش‌ها دارای انحصارات مختلف هستند، طبیعتا تولیدکنندگان این بخش‌های بزرگ که چند دهه‌ای به عنوان واحدهای دولتی فعالیت می‌کنند، به دلیل داشتن این انحصارات در مقابل ایجاد آزادی و شفافیت بیشتر مقاومت می‌کنند. به هرحال باید درک کنیم مجموع این سازوکارها، اقتصاد ایران را به جایی رسانده که در مزیت رقابت پذیری، شاخص‌های شفافیت و فساد اوضاع مناسبی نداریم. دولت نیز برخی زمان‌ها با بحران‌های خیلی جدی مواجه می‌شود، برای اینکه این صنایع بسیار بزرگ هستند و روی درآمدهای ملی و ارزی تاثیر می‌گذارند و با این سیاست‌گذاری‌ها فقط چاله‌های کوتاه مدت را رد می‌کنیم و در چاه‌های بلندمدت گرفتار می‌شویم.
با توجه به اینکه در دوران رکود اقتصادی قرار داریم، آیا برای حل مشکل فروش واحدهای صنعتی و معدنی این راهکار را مفید می‌دانید؟
در کشوری زندگی می‌کنیم که معمولا مسیرهای کوتاه مدت به قوانین بلندمدت تبدیل می‌شوند و در سازوکارهای کوتاه مدتی که دارای شفافیت نیستند، نهادهای قدرتی شکل می‌گیرند که رفع آن نهادها و مشکلات برای بلند مدت پیچیدگی‌های خیلی جدی ایجاد می‌کند. لذا حس من این است که باید به سمتی برویم که این سازوکارها در داخل بازار سرمایه شکل بگیرد و اگر دولت می‌خواهد به نهادها، شرکت‌ها و تولیدکنندگان کمک کند، بهتر است آن کمک در بستر قوانین شفاف باشد و تا جایی که امکان دارد، اعلام عمومی شود.
با توجه به اینکه در شرایط فعلی عرضه و تولید فولاد بیش از تقاضاست آیا بهتر نیست شرایط صادرات تسهیل شود یا تولید کاهش داشته باشد؟
زمانی که ظرفیت تولید را افزایش می‌دادند این هشدارها داده شد، ولی در آن زمان به شدت تمرکز بر روی افزایش تولید بود. برای اینکه فکر می‌کردند با باز شدن بازارهای جهانی می‌توانند بخشی از بازارهای جهانی را پوشش دهند، به ویژه کشورهای همسایه ما عمدتا کشورهای مصرف کننده هستند. منتهی دو اتفاق کاملا جدی پیش آمد که عامل اول در سال‌های آتی تشدید خواهد شد، اینکه ما امروز در کشور به دلیل شرایط رکودی مشکل تقاضا داریم و احتمال ادامه این معضل در سال‌های آتی با رکودی که حداقل برای یک‌سال آینده پیش بینی می‌شود، بیشتر و بیشتر هم خواهد شد. مساله دوم این است که تعامل با بازارهای جهانی بسیار محدود است، هرچند فکر می‌کنیم با سازوکاهایی می‌توانیم تحریم‌ها را دور بزنیم ولی خود دور زدن تحریم‌ها گران تمام می‌شود و باعث می‌شود شرایط رقابتی در بازارهای جهانی را از دست بدهیم. در نتیجه ممکن است این فاصله بیشتر شود. البته حدس من این است که بخشی از این تولید در سال‌های آتی به همین دلایل کاهش پیدا خواهد کرد.
خروج محصولات فلزی و معدنی از بورس، چه تاثیری بر عملکرد بورس کالا می‌گذارد؟
مهم‌ترین تاثیری که خروج معاملات از بورس، بر بورس کالا می‌گذارد، باعث کاهش حجم معاملات می‌شود. با کاهش حجم معاملات بخشی از فعالانی که در آن حوزه‌ها فعالیت می‌کنند نیز درآمدهایشان کاهش پیدا می‌کند و نقش بازار سرمایه در اقتصاد کمرنگ می‌شود. منتهی بحث من اثر دوم است که بسیار کلیدی‌تر است، و آن تقویت مداوم سازوکارهاست که همه تلاش‌هایی که این سال‌ها برای توسعه بازار سرمایه کردیم را به خاطر مقاومت گروه‌هایی که صاحب منافع و قدرت خارج از بازار در عدم شفافیت هستند، بر هم می‌زند و عملا انگیزه بسیار زیادی که بعد از این همه سال تلاش در تعداد معدودی از مسئولان ایجاد شده تا نیاز اقتصاد ایران به توسعه بازار را درک کنند (الزاما توصیه من این نیست که اقتصاد بازار محور باشد) ولی این نقش اندک بازار سرمایه در یک دهه گذشته نقش بسیار پایینی بوده و همه این‌ها بامشکل مواجه می‌شود و انگیزه‌ها را برای بهبود سازوکارهایی که به توسعه بازار سرمایه و بهبود فضای رقابتی می پردازد با محدودیت مواجه می‌کند.